RSS  :: خانه :: ارتباط با من :: پروفایل :: پارسی بلاگ
روزى دو گونه است : روزیى که آن را جویى ، و روزیى که تو را جوید و اگر پى آن نروى راه به سوى تو پوید . پس اندوه سال خود را بر اندوه روز خویش منه که روزى هر روز تو را بس است . پس اگر آن سال در شمار عمر تو آید ، خداى بزرگ در فرداى هر روز آنچه قسمت تو فرموده عطا فرماید و اگر آن سال در شمار عمر تو نیست ، پس غم تو بر آنچه از آن تو نیست چیست ؟ و در آنچه روزى توست هیچ خواهنده بر تو پیشى نگیرد ، و هیچ غالبى بر تو چیره نشود ، و آنچه برایت مقدر شده تأخیر نپذیرد . [ این گفتار پیش از این در آنجا که سخن از این باب بود گذشت لیکن در اینجا روشن‏تر و گسترده‏تر است ، بدین رو بر قاعده‏اى که در آغاز کتاب نهادیم آن را از نو آوردیم . ] [نهج البلاغه]
  • تعداد بازدیدهای وبلاگ
  • - کل بازدیدها: 23514 بازدید
    - امروز: 7 بازدید
    - دیروز: 17 بازدید

  • درباره من

  • لوگوی وبلاگ


  • اشتراک
  •  

  • اوقات شرعی

  • آرشیو مطالب
  • اسفند 1388

    ? بیوگرافی بازیکنان و مربیان گذشته و حال بایرن 3
  • علی شنبه 88/12/22 ساعت 4:22 عصر
  • **بیوگرافی بازیکنان و مربیان بایرن مونیخ**

     

     

     

    بیوگرافی هارالد شوماخر


    در میان بازیکنان تیم ملی آلمان، چهره هایی بوده اند که جایگاهی ویژه در فوتبال جهان و به ویژه در خود این کشور دارند.

    هارالد شوماخر در جریان فعالیت ورزشی تقریباً 2 دهه ای خود، به جایگاه یکی از بهترین دروازه بانان فوتبال آلمان و جهان دست یافت. تیم کلن در دهه 60 دروازه بانی داشت به نام «تونی شوماخر». به یاد همین بازیکن بود که در کلن هارالد شوماخر را نیز «تونی» می نامیدند. در کتابی که در سال 2000 در رابطه با تاریخچه تیم فوتبال کلن آلمان انتشار یافت، درباره هارالد شوماخر دروازه بان فراموش نشدنی این باشگاه و تیم ملی فوتبال آلمان در دهه 80 میلادی آمده است: «آمیزه ای از کارایی و درخشش، بی باکی و فرهمندی تحریک آمیز، هارالد شوماخر را به یکی از تاثیرگذارترین پدیده های فوتبال کلن و آلمان تبدیل می کند». هارالد شوماخر در تاریخ 6 مارس 1954 در شهر کوچک دورن واقع در ایالت نوردراین وستفالن آلمان چشم به جهان گشود. او در 8 سالگی ورزش فوتبال را آغاز کرد. پس از آنکه در پست های گوناگون به خدمت گرفته شد، سرانجام با تشخیص مربی درون دروازه قرار گرفت. خود او بعدها اعتراف کرده بود که: «دروازه بانی تنها پستی بود که به آن علاقه داشتم، زیرا من اهل دویدن نبودم». شوماخر توانست درون دروازه توانایی های ورزشی خود را بروز دهد. وی به سرعت پله های رشد و تعالی را پیمود و از طریق مسابقات منطقه ای و سپس ایالتی جوانان، به تیم ملی فوتبال جوانان آلمان راه یافت. در آنجا البته دروازه بان ذخیره بود. باشگاه فوتبال کلن از همان موقع در پی او بود و سرانجام در سال 1972 این بازیکن با استعداد را در سن 18 سالگی به صفوف خود جلب کرد. در آن سال ها، در حالی که شوماخر دروازه بانی گمنام بود و بیشتر اوقات را روی نیمکت ذخیره ها می گذراند، آلمان عصر طلایی فوتبال خود را تجربه می کرد اما یک حادثه، فرصتی تاریخی در اختیار شوماخر قرار داد و او نیز از این فرصت به بهترین نحوی استفاده کرد. آسیب دیدگی شدید دروازه بان اصلی تیم کلن باعث شد که شوماخر به عنوان دروازه بان شماره یک درون دروازه قرار گیرد.او به سرعت توانست با بی باکی فراوان، پرش های حیرت انگیز و واکنش های به موقع، جای خود را درون دروازه تثبیت کند. درخشش شوماخر در بازی های لیگ برتر فوتبال آلمان (بوندس لیگا) به گونه ای بود که او در سن 25 سالگی به تیم ملی فوتبال آلمان فراخوانده شد. در آن زمان دروازه بان شماره یک و بی چون و چرای تیم ملی آلمان سپ مایر بود که الگوی شوماخر نیز به شمار می رفت اما باز هم حادثه ای دیگر باعث شد که شوماخر به دروازه بان شماره یک تیم ملی تبدیل شود. مایر در یک سانحه رانندگی به شدت مصدوم شد و به ناچار با فعالیت در میدان های ورزشی وداع کرد. به این ترتیب راه برای افتخارات ملی شوماخر گشوده شد. شوماخر در سال 1980 به نخستین افتخار بزرگ خود دست یافت و با تیم ملی فوتبال آلمان قهرمان اروپا شد. پس از آن اما برای 2 دوره پی درپی یعنی در سال های 1982 و 1986 تیم ملی فوتبال آلمان در بازی های نهایی جام جهانی فوتبال در مقابل تیم های ایتالیا و آرژانتین ناکام شد و شوماخر در حسرت قهرمانی جهان باقی ماند. شوماخر در مقایسه تیم ملی فوتبال آلمان سال 1982 با 1986 و یادآوری خاطرات آن سال ها می گوید: «هر 2 تیم خیلی خوب بودند. تیم سال 1986 از نظر بازیکنان فردی با داشتن مهره هایی چون رومنیگه و ماتئوس بهتر بود اما متأسفانه در مقابل آرژانتین هم باختیم و با وجود تلاش زیاد نتوانستیم بازی را به وقت اضافی بکشانیم، چون بیشتر با احساس خود بازی می کردیم تا با عقلمان. در هر صورت 2 بار در بازی نهایی در مقابل بهترین تیم های جهان شکست خوردیم. هنوز هم برای من یادآوری آن خاطرات جالب است». جام جهانی سال 1982 در اسپانیا، همزمان یکی از نقطه های تاریک دوره فعالیت ورزشی شوماخر بود. در دیدار نیمه نهایی این مسابقات که آلمان در مقابل فرانسه قرار گرفته بود، خطای بسیار خشن شوماخر بر روی باتیستان بازیکن فرانسوی در محوطه جریمه، به آسیب دیدگی شدید این بازیکن منجر گردید و وی چند ماه در بیمارستان بستری بود. شوماخر پس از بازی در صدد توجیه خطای خود برآمد و از همین رو در سراسر محافل ورزشی اروپا مورد انتقاد شدید قرار گرفت. شوماخر برای رهایی از این رسوایی ورزشی و یافتن دوباره چهره ای مقبول، نیازمند 2 سال تلاش مداوم بود. وی توانست با بازی های خوب و رفتار ورزشی مناسب، آن رویداد تلخ را جبران کند. در سال های 1984 و 1986 عنوان بهترین بازیکن فوتبال سال آلمان را از آن خود کرد. شوماخر خیال داشت فعالیت ورزشی خود را به عنوان دروازه بان تیم ملی تا مسابقات جام ملت های اروپا در سال 1988 ادامه دهد اما انتشار کتاب خاطرات او تحت عنوان «سوت آغاز بازی» این نقشه را برهم زد. وی در آن کتاب، مسائل خصوصی بازیکنان تیم ملی را که در اردوها شاهد آن بود مطرح و سیمای برخی از بازیکنان را در افکار عمومی لکه دار کرد. همین امر باعث شد که او را دیگر به تیم ملی آلمان دعوت نکنند. پس از آن شوماخر برای 3 سال به ترکیه رفت و برای تیم فنرباغچه استانبول بازی کرد. وی در آنجا هم موفق بود. شوماخر در سال 1991 به آلمان بازگشت و در آخرین سال حضور در میدان، محافظت از دروازه بایرن مونیخ را بر عهده داشت. وی سال 1992 کفش های خود را به دیوار آویخت
    بیوگرافی وحید هاشمیان



    متولد: تهران
    تاریخ تولد: 30 / 4 / 1355 (21.7.1976)
    قد: 82/1
    وزن: 79
    شماره کفش: 42
    وضعیت: مجرد
    تحصیلات: دیپلم تجربی
    وضعیت خانوادگی: 2 خواهر و 2 برادر
    ورزش های مورد علاقه: فوتبال، شنا، یوگا
    تفریحات و سرگرمی ها: مطالعه کتاب، اینترنت، قدم زدن، مسافرت
    فیلم های مورد علاقه: پاپیون، گلادیاتور

    زمانی که در دقایق ابتدایی دیدار تیم های ایران و قزاقستان در چارچوب بازی های آسیایی بانکوک یک جوان جویای نام ایرانی با ضربه ای استادانه توپ را به قعر دروازه حریف فرستاد، تلویزیون تایلند نام "وحید هاشمیان" را روی تصویر به نمایش درآورد تا زننده نخستین گل ایران در این رقابت ها را نشان دهد.
    همانجا بود که بسیاری از مردم با نام او به عنوان یک مهاجم آشنا شدند.
    وحید مثل بسیاری دیگر از فوتبالیست های تهرانی بازی خود را از محله های جنوب شهر آغاز کرد. در سال 1373 او به همراه تیم جوانان فتح تهران از دسته دوم به دسته اول صعود کرد و یک سال بعد به همراه این تیم عنوان سوم جوانان باشگاه های تهران را به دست آورد.
    در سال 1975، هاشمیان به همراه تیم بزرگسالان فتح نایب قهرمان باشگاه های تهران شد و پس از آن به تیم فوتبال پاس که از تیم های صاحبنام ایران است، پیوست.
    وی در سال 1377 با سبزپوشان پاس به عنوان نایب قهرمانی لیگ کشور دست یافت و از همین تیم نیز در جمع ملی پوشان کشورمان حاضر شد و توانست مدال طلای بازی های آسیایی بانکوک را برگردن بیاویزد.
    بازی های خوب وحید باعث شد که مدیران استعداد یابی هامبورگ با مسوولان وقت پاس تماس حاصل کنند.
    گفت و گوها بین مقامات هامبورگ و پاس نتیجه مثبت داد و هاشمیان به عنوان پنجمین بازیکن ایرانی به بوندس لیگا راه یافت.
    هاشمیان در فصل نخست حضورش در هامبورگ فرصت چندانی برای عرضه اندام نیافت، اما در همان دقایقی که به میدان رفت موفق شد یک گل برابر ترابوزان اسپور ترکیه در رقابت های مقدماتی جام باشگاه های اروپا به ثمر برساند.
    وحید در فصل 2000-1999 به همراه هامبورگ عنوان سوم بوندس لیگا را به دست آورد. او به همراه تیم ملی کشورمان در سال 2000 نیز موفق شد قهرمانی مسابقات غرب آسیا را در اردن به چنگ آورد.
    اما جو حاکم بر اردوی تیم ملی و همچنین اختلاف با فدراسیون فوتبال وقت باعث شد وحید به مدت 5/3 سال از تیم ملی فاصله بگیرد.
    در ادامه یک مصدومیت اجازه هنرنمایی را از وحید گرفت و پس از یک دوره بسیار سخت، ستاره فوتبال ایران سر از تیم فوتبال بوخوم در دسته دوم بوندس لیگا درآورد.
    هاشمیان در دسته دوم بوندس لیگا نیز بسیار خوش درخشید و توانست با مربیگری پیتر نویرورر در فصل 2003-2002 به دسته اول بوندس لیگا بازگردد.
    در این فصل هاشمیان بیشتر به عنوان یار جانشین به میدان می آمد و موفق شد 10 گل حساس نیز برای بوخوم به ثمر برساند.
    اما اوج هنرنمایی هلی کوپتر به فصل 2004-2003 بازمی گردد که توانست با زدن 16 گل رکورد خوبی را از خود برجای بگذارد. بوخوم به لطف گل های او توانست به رقابت های جام یوفا راه یابد.
    هاشمیان فصل 2005-2004 را در بایرن موینخ سپری کرد، اما اعتقادات فلیکس ماگات باعث شد تا فوتبال آلمان از هنرنمایی های هاشمیان بی نصیب بماند، اما در نهایت او به همراه سرخ پوشان باواریایی به مقام قهرمانی بوندس لیگا و لیگاپوکال رسید.
    هاشمیان در ابزگشت مجدد به تیم ملی نیز بسیار خوش درخشید و با گل های حساسش مقابل قطر و ژاپن راه صعود ایران به رقابت های جام جهانی 2006 را هموار کرد.
    او حتی در رقابت های مقدماتی جام ملت های آسیا نیز با زدن یک گل حساس به کره جنوبی روحیه فوق العاده به ایران پس از نتیجه ناامیدکننده مساوی مقابل سوریه در تهران داد.


    افتخارات
    تعداد بازیهای ملی: 33 گلهای ملی: 13
    نایب قهرمانی آموزشگاه های تهران در مقطع دبیرستان سال 1373
    صعود از دسته دوم جوانان تهران به دسته اول با تیم فتح سال 1373
    مقام سوم جوانان تهران با تیم فتح سال 1374
    نایب قهرمان باشگاهی تهران با بزرگسالان فتح سال 1375
    نایب قهرمان لیگ آزادگان با تیم پاس تهران سال 1377
    قهرمانی بازی های آسیایی بانکوک 1998
    مقام سوم بوندسلیگا با تیم هامبورگ سال 2000-1999
    قهرمانی بازی های غرب آسیا «جام ملک حسین اردن» سال 2000
    صعود از دسته دوم لیگ آلمان به دسته اول با تیم بوخوم سال 2002-2001
    صعود به جام یوفاکاپ با تیم بوخوم سال 2004-2003
    قهرمانی باشگاهی آلمان با تیم بایرن مونیخ سال 2005-2004
    قهرمانی لیگا پوکال با بایرن مونیخ سال 2005-2004
    صعود به جام جهانی 2006 آلمان

    * لازم به ذکر است که وحید هاشمیان از بازی های مقدماتی جام جهانی 2002 تا مقدماتی جام جهانی از حضور در تیم ملی ایران کناره گیری کرد.

    اشتفان افنبرگ

    Stefan Effenberg



    افنبرگ بازیکنیه که اکثر ما بهش علاقه داریم. نه بخاطر آلمانی بودنش بلکه بخطر تعصب و غرور مثال زدنیش هنگام بازی.

    بی تردید بعد از او و اولی کان بایرن هنوز رهبر و بازیکنی با این خصوصیات به خود ندیده.

    قبلا در قسمت چهره های ماندگار یکی از دوستان به نام علی خواسته بود که بچه ها در مورد اشتفان نظرشونو بگن. اما من قصد دارم اینجا بیوگرافی افنبرگو براتون بزارم و بعد از ایجاد شناخت نسبی در موردش نظر بدید.

    بیوگرافی:

    نام : اشتفان افنبرگ
    قد: 1 مترو 88 سانت
    پست: هافبک میانی
    محل تولد: شهر نایندروف از توابع هامبورگ

    اشتفان در دوم آگوست 1968 در شمال غربی آلمان و در شهرستان نایندروف هامبورگ به دنیا آمد. او در نوجوانی فوتبال رو از تیم ویکتوریا هامبورگ آغاز کرد و بعد از درخشش در خط میانی این تیم در سال 1987به گلادباخ پیوست.
    در همین زمان 5 بازی برای تیم زیر 21 ساله های آلمان انجام داد و 1 گل هم زد. افنبرگ خیلی زود شروع به درخشش در گلادباخ کرد و بعد از 3 سال مورد توجه بایرن قرار گرفت .
    اشتفان به بایرن پیوست و همچنان روند ترقی را ادامه داد تا مورد توجه برتی فوگتس مربی وقت آلمان قرار گرفت. وی در تیم ملی هم در کنار بزرگان آلمان قرار گرفت و بعد ا ز گلزنی به اسکاتلند در یورو 92 به همراه آلمان به مقام نائب قهرمانی رسید.

    اما نکته سیاه زندگی افنبرگ در جام جهانی 94 شکل گرفت، وقتی که آلمانها با ارائه یک بازی ضعیف توانستند کره جنوبی رو 3 بر 2 از پیش رو بردارند. اما بعد از پایان بازی طرفداران با سوت زدن و الفاظ گوناگون تیم را متهم به ارائه بازی ضعیف کردند. در همین هنگام افنبرگ با تماشاگران درگیری لفظی پیدا کرد و با انداختن آب دهان به سمت آنان و اشاره انگشت عصبانیت خود را نشان داد. بعد از این عمل برتی فوگتس تصمیم به اخراج افنبرگ از اردو گرفت و از آن پس افنبرگ دیگر به تیم ملی برنگشت. حتی در سال 2000 و 2002 علی رغم دعوت همه جانبه آلمانها افنبرگ به تیم ملی پشت کرد.
    افنبرگ بعد از بایرن به فیورنتینا رفت . سپس به گلادباخ برگشت و دوباره به بایرن پیوست و بهترین بازیهای دوران بازیگری خود را برای بایرن انجام داد. سپس به ولفسبورگ رفت و در تیم العربی از دنیای فوتبال خداحافظی کرد.
    ضمنا اشتفان در مواردی همراه با همسر خود به عنوان مدل تبلیغاتی هم کار کرده است.

    باشگاهها:

    1987–1990 : Borussia M?nchengladbach با 73 بازی و 10 گل زده
    1990–1992 : Bayern Munich با 65 بازی و 19 گل زده
    1992–1994 : Fiorentina با 56 بازی و 12 گل زده
    1994–1998 : Borussia M?nchengladbach با 118 بازی و 23 گل زده
    1998–2002 : Bayern Munich با 95 بازی و 16 گل زده
    2002–2003 : Wolfsburg با 19 بازی و 3 گل زده
    2003–2004 : Al-Arabi

    وی برای تیم ملی آلمان 35 بازی انجام داد و 5 گل برابر تیمهای اسکاتلند، دانمارک، غنا (2گل)و انگلیس به ثمر رساند.

    افتخارات:

    1 نائب قهرمانی اروپا با تیم ملی آلمان در سال 1992
    1 قهرمانی جام باشگاههای اروپا با بایرن در سال 2001
    1 نائب قهرمانی اروپا با بایرن در سال 1999
    1 قهرمانی جام بین قاره ای با بایرن در سال 2001
    3 قهرمانی بوندسلیگا با بایرن در سالهای 1999 ، 2000 ، 2001
    1 نائب قهرمانی بوندسلیگا با بایرن در سال 1991
    2 قهرمانی جام حذفی با بایرن در سال 2000 و با گلادباخ در سال 1995
    1 نائب قهرمانی جام حذفی با بایرن در سال 1999
    2 قهرمانی جام اتحادیه آلمان (DFB-Ligapokal) با بایرن در سالهای 1998 و 1999

    وی در سال 2001 به عنوان برترین بازیکن جام باشگاههای اروپا انتخاب شد.




    اودو لاتک مربی افسانه ای فوتبال آلمان (به مناسبت تولد 75 سالگی اش)


    ژانویه تولد اودو لاتک مربی اسطوره ای فوتبال آلمان و همچنین باشگاه بایرن مونیخ هست به همین مناسب قسمت هایی از زندگی ورزشی این شخصیت مهم در فوتبال آلمان رو برای شما قرار میدم.




    اودو لاتک در 16 ژانویه 1935 در روستای Bosemb که در نزدیکی Sensburg دارد متولد شد.

    او فوتبال را به عنوان مهاجم از باشگاه SSV Marienheide شروع کرد و سپس در تیم های Bayer Leverkusen - VfR Wipperfürth-VfL Osnabrück بازی کرد.

    او خیلی زود فوتبال رو رها کرد و با گذراندن دوره مربی گری مدرک خود را از DFB گرفت و به همراه دتمار کرامر به عنوان دستیار در تیم ملی آلمان زیر نظر هلموت شون مشغول به کار شد و در جام جهانی 1966 با تیم ملی آلمان در آن فینال بحث برانگیز به انگلستان باخت و نایب قهرمان این مسابقات شد.

    لاتک در سال 1970 به عنوان سرمربی بایرن انتخاب شد تا 1975 به عنوان سرمربی بایرن و با در اخیار داشتن بازیکنان تراز اول فوتبال آلمان همچون بکن بائر-گرد مولر-سپ مایر-اولی هوینس و پل برایتنر به افتخارات زیادی در آلمان و اروپا دست پیدا کند.
    او در سال 1974 با شکست دادن اتلتیکو مادرید در فینال لیگ قهرمانان اروپا بایرن را به عنوان اولین تیم آلمانی به قهرمانی در این مسابقات رساند.
    لاتک در سال 1975 به Wilhelm Neudecker رئیس وقت باشگاه بایرن اعلام کرد که این باشگاه احتیاج به تغییر دارد و با درخواست خود از این سمت کنار رفت و جای خود را به دتمار کرامر داد.




    لاتک بعد از بایرن به گلادباخ و سپس به بارسلونا رفت و با همراه هر دو تیم دوباره قهرمان اروپا شد.
    بعد از کسب این موفقیت ها دوباره بعد از 8 سال یعنی در سال 1983 به بایرن بازگشت و تا سال 1987 در این تیم ماند.

    بعد از بایرن 4 سال از فوتبال دور بود ولی در سال 1991 به فوتبال بازگشت و سرمربی کلن شد سپس یک سال هم به شالکه رفت و بعد از شالکه در بین سال های 1993 تا 2000 این بار 7 سال از فوتبال کنار رفت و دوباره در سال 2000 به تیم دورتموند رفت.

    او هم اکنون در شهر کلن زندگی میکند و به عنوان مفسر ورزشی مشغول به کار است همچنین در کیکر و دی ولت هم مطلب مینویسد.

    اودو لاتک به همراه جیوانی تراپاتونی تنها مربیانی هستند که هر سه جام معتبر باشگاهی در اروپا را به دست آورده اند.

    لاتک عاشق خوردن آبجو هست و این جمله او در بین فوتبال دوستان آلمانی معروف است (یک مربی بزرگ باید از نوشیدن آبجو لذت ببرد)




    نوشتن مقاله ای در روزنامه دی ولت که در آن باشگاه های فوتبال را به جعبه نگهداری موش های آزمایشگاهی تشبیه کرد سرو صدای زیادی به پا کرد.

    شایعه شده است که در فصل قبل و بعد از شکست سنگین بایرن مقابل بارسلونا در لیگ قهرمانان اودو لاتک گریه کرده است






    نظرات دیگران ( )


    ? لیست کل یادداشت های این وبلاگ
    سورپرایز رومنیگه برای ریبری در روز تولدش
    بایرن در جهنم اولدترافورد جشن صعود گرفت
    تیم منتخب دهه اخیر آلمان
    بایرن 2-یونایتد1:غول باواریایی انتقام گرفت؛ پیروزی با گل دقیقه 9
    روز رستاخیز؛ فان خال از گور برخاست
    بیوگرافی باستین شوان اشتایگر
    بیوگرافی میشائیل بالاک
    بیوگرافی الیور کان
    بیوگرافی بازیکنان و مربیان گذشته و حال بایرن 3
    بیوگرافی بازیکنان و مربیان گذشته و حال بایرن 2
    بیوگرافی بازیکنان و مربیان گذشته و حال بایرن 1
    استان بایرن
    بایرن مونیخ در اروپا
    امار و ارقام بایرن
    افتخارات و تاریخچه باشگاه بایرن مونیخ
    [عناوین آرشیوشده]

    Desigened By Parsiblog.com